روستای باغ مهدی سانیج
معرفی روستا 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب

[ جمعه 9 اسفند 1391برچسب:, ] [ 17:51 ] [ محمد ]

امام علی (ع) فرمود:

((دانش میراثی گرانبها و آداب زیورهای همیشه تازه واندیشه آیینه شفاف است.))

[ شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, ] [ 7:43 ] [ محمد ]

 چراما ایرانیها پشت سر مسافر آب می ریزیم

هرمزان که یکی از فرمانداران جنگ قادسیّه بود در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه می‌کرد. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی که هرمزان در نتیجه خیانت یک نفر با وضعی ناامیدکننده روبرو شد، نخست در قلعه‌ای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده لشکر اسلام آگاهی داد که هرگاه او را امان دهد، خود را تسلیم وی خواهد کرد. ابوموسی اشعری نیز موافقت کرد از کشتن او بگذرد و وی را به مدینه نزد عمر بن الخطاب بفرستد تا خلیفه درباره او تصمیم بگیرد. با این وجود، ابوموسی اشعری دستور داد تمام 900 نفر سربازان هرمزان را که در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند. 

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, ] [ 16:40 ] [ محمد ]

سلام همانطور که گفته بودم در ادامه معرفی روستای باغمهدی امروز شما را به یکی جاهای دیدنی و جالب روستا می برم .در زمانی که روستای باغمهدی باغشاه بود منطقه بونسارک محلی بود که مردم روستا در آنجا صیفی جات از قبیل هندوانه و خربزه کشت می کردند بونسارک دشتی است حاصلخیز در ارتفاع حدود هزار متریاز سطح روستا که به دلیل نداشتن راه دسترسی همچنان بکر باقیمانده و به غیر از بعضی برو بچه های روستا که شاید در روز سیزده نوروز به عنوان تفریح و کوهپیمائی به آنجا میروند کمتر کسی در طول سال به آنجا برود.

 

 

 
 

ادامه مطلب
[ پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:, ] [ 18:24 ] [ محمد ]
[ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:3 ] [ محمد ]
من در ابتدا خداوند را یک ناظر ، مانند یک رئیس یا یک قاضی میدانستم که دنبال شناسائی خطاهائی است که من انجام داده ام و بدین طریق خداوند میداند وقتی که من مردم، شایسته بهشت هستم و یا مستحق جهنم ...!

وقتی قدرت فهم من بیشتر شد ، به نظرم رسید که گویا زندگی تقریبا مانند دوچرخه سواری با یک دوچرخه دو نفره است و دریافتم که خدا در صندلی عقب در پا زدن به من کمک میکند...

نمیدانم چه زمانی بود که خدا به من پیشنهاد داد جایمان را عوض کنیم...

پا بزن


ادامه مطلب
[ یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:, ] [ 10:23 ] [ محمد ]

سگ و قصاب

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید .کاغذ را گرفت.روی کاغذ نوشته بود" لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین" . ۱۰ دلار همراه کاغذ بود.قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت .سگ هم کیسه راگرفت و رفت .
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و بدنبال سگ راه افتاد .


ادامه مطلب
[ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, ] [ 19:16 ] [ محمد ]
قلب شما نوعی تلمبه معجزه آساست
 

قلب -S A L I  J O O N

 
که خون را در بدن شما به جریان درمی اورد
 
S A L I  J O O N


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:1 ] [ محمد ]

زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟

داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است كه هرگز ظلم نمى كند.

سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است كه این سؤال را مى كنى؟

زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى كنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى كودكانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم كه معاش كودكانم را تأمین نمایم
.

هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه داوود (ع)
را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود(ع)آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض كردند این پولها را به مستحقش بدهید.

حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این كه شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض كردند: ما سوار كشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، كشتى آسیب دید و نزدیك بود غرق گردد و همه ما به هلاكت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده كشتى را محكم بستیم و كشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر كردیم كه اگر نجات یابیم هر كدام صد دینار، بپردازیم و اكنون این مبلغ را كه هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر كه را بخواهى ، به او صدقه بدهی.

حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش كودكانت مصرف كن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است

[ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, ] [ 18:20 ] [ محمد ]

روی پرده خانه کعبه این آیه از قران حک شده که
بسم الله الرحمن الرحیم نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ
 
سوره = الحجر    آیه = ۴۹     جزء = ۱۴       حزب= ۲۷

به بندگانم خبر ده که یقیناً منبسیار آمرزنده و مهربانم .

[ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:36 ] [ محمد ]

میگویند زنها در موفقیت و پیشرفت شوهرانشان نقش بسزایی دارند.
ساعد مراغه ای از نخست وزیران دوران پهلوی نقل کرده بود:
زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم آمدم و این خبر داغ را به اطلاع سرکار خانم رساندم…
اما وی با بی اعتنایی تمام سری جنباند و گفت «خاک بر سرت کنند؛ فلانی کنسول است؛ تو نایب کنسولی؟!»

گذشت و چندی بعد کنسول شدیم و رفتیم پیش خانم؛ آن هم با قیافهایی حق به جانب…
باز خانم ما را تحویل نگرفت و گفت «خاک بر سرت کنند؛ فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی؟!»

شدیم معاون وزارت امور خارجه؛ که خانم باز گفت «خاک بر سرت؛ فلانی وزیر امور خارجه است و تو…؟!»

شدیم وزیر امور خارجه گفت «فلانی نخست وزیر است… خاک بر سرت کنند!!!»

القصه آنکه شدیم نخست وزیر و این بار با گامهای مطمئن به خانه رفتم و منتظر بودم که خانم حسابی یکه بخورد و به عذر خواهی بیفتد.
تا این خبر را دادم به من نگاهی کرد؛ سری جنباند و آهی کشید و گفت:

«خاک بر سر ملتی که تو نخست وزیرش باشی !»

[ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, ] [ 10:2 ] [ محمد ]

 

 

شهدا به ترتیب محمود باغیانی- علیرضا باغیانی-محمد علی باغیانی-محمد حسین باغیانی-علی اکبر رعنایی-علی باغیانی-محمد باغیانی

 برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب بروید..................


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, ] [ 14:59 ] [ محمد ]

در ادامه معرفی روستا:امروز به معرفی مزرعه های تابع روستای باغ مهدی می پردازیم چنانچه از کوچه ای که به طرف حسینه و مسجد می رویم مستقیم مسیر را ادامه دهیم پس از خارج شدن از محله به تپه های می رسیم که در پشت آن به مزرعه لای سه در است در زمانیکه باغ مهدی باغشاه بود و جاده لای سه در ماشین رو نبود 3 خانوار درآنجا ساکن و به کار کشاورزی و دامداری مشغول بودند ولی در حال حاضر در تابستان 5 الی 6 خانواری در آنجا رفت آمد دارند و کمی کار کشاورزی نیز رونق دارد. چنانچه مسیر رود خانه  لای سه در را به طرف سرچشمه آن ادامه مسیر دهیم به دره ای میرسیم خیلی زیبا که دوطرف آن کوه های سر به فلک کشیده ودر مسیر رودخانه چشمه های آب جاری و چنانچه درفصل بهار گذرتان به آنجا افتاد و وضعیت خشکسالی نیز حاکم نباشد در رودخانه نیز مقدار قابل ملاحضه ای آب جاری بوده و منظره دل نشینی را به همراه دارد پس از دو سه  کلیومتری پیاده روی در مسیر تنگه به دشت بازی می رسیم که به آن لای بالا می گویند لای بالا قبلا 2 خانوار در آنجا ساکن بودندکه به کار کشاورزی و دامداری مشغول بودند عمده محصولاتشان گردو ،بادام ،آلبالو، گندم ،جو ،نخود،سیب زمینی و هندوانه ،خربزه وغیرو بود ولی الان کسی در آنجا سکونت ندارد ولی باغهای گردو ،بادام کم و بیش وجود دارد.دشت لای بالا به سه مسیر ادامه پیدا می کندکه فاقد راه ماشین رو بوده یک مسیر به میاسی یک مسیر به لای تاریک و یک مسیر به لای میان که این مناطق زمانی چراگاه گله های دامهای روستای باغ مهدی بو د و ازمناطق بکر ،دست نخورده و زیبائی است که برای کوه نوردی مسیرهای جالبی می باشد.یکی دیگر از مناطق زیبا و طرب انگیز روستای باغ مهدی لای شورانه می باشد. در مسیر جاده اصلی در قسمت انتهائی روستای باغمهدی به رودخانه ای میرسیم که ادامه مسیر رودخانه به سمت شیرکوه را لای شورانه می گویند لای شورانه منطقه ای زیبا ،طرب انگیز و خیلی با صفا دارای درختان گردو بادام و زمینهای حاصلخیز روستا است که قسمت ابتدای آن تبدیل به منطقه مسکونی ییلاقی شده و چندین دستگاه ساختمانهای شیک و ییلاقی شهر نشینی و چند دستگاه ساختمان نیمه روستائی نیز وجود دارد ولی قسمت های بعدی لای شورانه  به حالت دست نخورده باقی مانده است و هنوز مردم روستای باغ مهدی در آنجا کم و بیش به کار کشاورزی می پردازند. ادامه مسیر لای شورانه به دامنه های زیبا ی شیرکوه می رسد که در فصل بهار بسیار زیبا و دیدنی است که بعضی از جوانان روستا در روزهای جمعه در دسته های چند نفری برای چیدن داروهای گیاهی به دامنه های شیر کوه می روند و با کوله باری پر از انواع گیاهان داروئی برمی گردند. در ادامه معرفی روستای باغ مهدی در آینده ای نزدیک یکی دیگر از مناطق بسیار زیبا وپر خاطره برای بچه های دیروز روستا را به شما معرفی می کنم.

 به امید آنکه افرادی که برای تفریح و گذارن اوقات خوش زندگی به روستا ها سفر می کنند محیط دلنشین و خوش آب و هوای روستا را با زباله های خود به محیطی چندش آور تبدیل نکرده ودر حفظ نظافت آنجاکوشا باشند. 
 

 

 
[ پنج شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:52 ] [ محمد ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ روستای باغ مهدی خوش آمدید
امکانات وب

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 393
بازدید کل : 12147
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 49
تعداد آنلاین : 1